لیسانس 4 ساله

ساخت وبلاگ
سلام عجب برف خفنیه. دقت کردید مردم هیچ کدوم وظیفشون نمیدونن دم خونشون رو پارو کنن؟ انگار نه انگار فردا یخ میزنه با مغز میرن زمین ......... این کلاه پشمالوهه که خریدم با اختلاف زیادی به مفیدترین چیزی که براخودم خریدم تبدیل شد امروز دیدم برف میاد رفتم بیرون امام حسین یه بادگیر ضدآب بخرم که عین گربه ی خیس نشم. موقع برگشت یه سر رفتم‌ حسن آباد یکم پیچ مهره برای حسن بگیرم. ازونجا گفتم خب یه سر امام خمینی هم برم که سیلیکا ژل بگیرم چون بین امام خمینی و حسن اباد بود دفترش. رفتم خلاصه و دفترش تخته شده بود. و پیاده رفتم تا امام خمینی  گفتم تا اینجا پیاده اومدم یه سر ناظم الاطبا هم برم ببینم چشکلیه. اشتباها خیابون جنوبیشو رفتم. خیابون جنوبیش بیشتر عایق و شیلینگ و چیزای سیالاتی داره. یادم اومد شیلنگ نیوماتیکی هم میخوام و گرفتمش. برگشتم شمالیش و عجب جای مضخرفی بود. عجیب نیست این مکانیکیا خیلی آچار بدست توشون کمه. یه کوچه به عرض یک متر و مغازه های خسته. برگشتم ازونجا و ناصرخسرو رفتم شاید سیلیکا ژل پیدا کنم و پیدا هم کردم. :) برگشتم بالا و رفتم سمت مترو یادم اومد خیابون فردوسی یه بار سفارش داده بودم ولی فاکتورشو قرار بود پیک کنه نکرده بود و گرفتمش و برگشتم مترو خلاصه بادگیره و کلاهه و دستکشه که گرفته بودم رو یه تست اساسی نفوذ آب و عایق بودن گرما کردم. پرفکت جواب دادن. لیسانس 4 ساله...
ما را در سایت لیسانس 4 ساله دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : cmostfet1 بازدید : 203 تاريخ : دوشنبه 9 بهمن 1396 ساعت: 5:25

سلام فقط به یکی از پیامام جواب ندادم اونم چون اسم و ایمیل نداشت :) خواستم بهشون بگم که فعلا که بنظر میاد رفتنی تا حداقل 9 ماه دیگه نیستم مگر این که معجزه بشه ولی اگرم برم مطمعنا اونجا جای من یکی نخواهد بود. خیلی ساده فقط به موضوع تشکیل خونواده و ... آدم فکر کنه واقع نگرانه میشه گفت اونجا جای این تیپ آدما نیست. بگذریم.  به استاده گرامم میل زده بودم که اگه تا 25 ام مشخص نشه مجبور میشم دیفر کنم و اونم خدا رو شکر خیلی با دیفر مخالفت نکرد  با تشکر اگر دعا کردید :) ..... با یک لیوان ازین اشانتیونایی که رو دلستر میده شرکت بهنوش و نیم لیتره و پر چایه در خدمتتونم. اونم چای شیرین بعلاوه آب لیمو. خدایا واقعا لیاقت (خصوصا)این نعمت رو میدونم ندارم. ممنونت!  ...... کلیه هام امشب استعفا میدن احتمالا. ........ مطلب پایین خسته کنندس خواستید نخونید قسمتای جذاب همین بالاییا بودن خب برم سر اصل مطلب. اول این که اگرجنبه های مثبتش رو ببینیم 1. چون ماه پیش انصراف از تحصیل دادم خیلی نباید نگران سربازیه باشم چون یه سال وقته 2. تو این 9 ماه تا شروع ترم بع کلی کار هست که میشه انجام داد 2.1. کار تو آز دکتر داور پناه که حداقل پیچش پروژه فیوز تسترم رو جبران کنم. یه پروژه میخواست بگیره ولی چندان نور امیدی بهش نبود ولی بالاخره کار هست اونجا 2.2. کار مبدل کوثر رو میشه تموم کرد 2.2.1. امروز برد ورژن جدیدشو تا حدی لیسانس 4 ساله...
ما را در سایت لیسانس 4 ساله دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : cmostfet1 بازدید : 151 تاريخ : جمعه 6 بهمن 1396 ساعت: 6:28

سلام 

بنظرتون چجوری باید با این مردم فهموند که توی ماشینشون ممکنه یه حیوون خواب باشه و وقتی استارت میزنید اون داخل بلایی سرش بیاد. 

واقع فهمش انقدر سخته؟

خرجش یه لگد به چرخ ماشینه واقعا سخت نباید باشه.

یه ابلهی با این کارش دم یه گربه ی کوچمونو ...

لیسانس 4 ساله...
ما را در سایت لیسانس 4 ساله دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : cmostfet1 بازدید : 177 تاريخ : جمعه 6 بهمن 1396 ساعت: 6:28

سلام چند روز اخیر درگیر عایق کردن سوییچ هام از هیت سینکها بودم. تو بازار معمولا عایق های سیلیکونی پیدا میشه که نرم هستن. این عایق ها به صورت آفیشیالی بدترین نوع عایق ها هستن. دو مدل ضخامت 0.3 میلیمتر و 0.22 میلیمترش تو بازار هست به ترتیب از راست به چپ میشه اولی و دومی. البته چون ارتجاعی هستن اندازه گرفتن ضخامتشون یکم ...  حالا به هر حال تجربه ی فوق العاده بدی باهاشون داشتم. ولی ویژگی مثبتشون به گفته ی استاد حسنی اینه که میشه دلخواه ورقشو گرفت و برش داد. خیلی کمک میکنه تو تیراژ. خیلی مقاومت حرارتیشون زیاده حقیقتا. گونه ی دوم عایق ها میکا هستن که شیشه ای شکل اند. اینا قدیما خیلی کاربرد داشتن و پاور های قدیمی رو باز کنید ازینا میبینید. اینا رو یه جایی خوندم که بهتر از سیلیکونیا هستن و گرفتم و تست کردم و کاملا درسته، با ضخامت 0.02 میلیمتر که دارن انتظار بهتر نبودنم ازشون نمیره. ولی شکننده هستن گونه ی سوم هم که استاد حسنی از کف چین پیدا کردن به قول خودش تو یه زیر پله ای تو چین، سرامیکی هستن. با ضخامت حدس میزنید چقدر؟ بله 0.6 میلیمتر!!. شاید باورتون نشه ولی با این ضخامت زیادش فوق العاده خوب هدایت میکنه. برای مقایسه من دوتا دیود داشتم و یکیشون رو با میکا زدم یکیشونم با سرامیکی. اختلاف دمای دیود و هیت سینک نشون دهنده مقاومت حرارتی عایقه میشه. برای اندازه گیری دمای دیوده، دمای اون تیک لیسانس 4 ساله...
ما را در سایت لیسانس 4 ساله دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : cmostfet1 بازدید : 189 تاريخ : جمعه 6 بهمن 1396 ساعت: 6:28

سلام 

یه جایی از زندگی هست که آدم میفهمه میشه رفت قنادی و شکلات و آبنبات ازینایی که تو پذیرایی استفاده میکنن بخره. بدون دلیل خاصی! یعنی لازم نیست تو خونه باشه و یا تو مهمونی باشه... نمیدونم حس میکنید منظورمو ؟!  خیلی جالبه. 

البته ابنبات دوس ندارم ولی شکلاتای مایل به تلخ اگه دندونم درد نگیره ... وای خدا...

لیسانس 4 ساله...
ما را در سایت لیسانس 4 ساله دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : cmostfet1 بازدید : 154 تاريخ : جمعه 6 بهمن 1396 ساعت: 6:28

سلام نمیدونم قبلا نوشته بودم یانه. یه بار آقای اسدی میگفت که یه هزینه هایی هستزیاد بنظر میاد مثلا یه چیز بزرگ برای خونه مثل مبل یا ...یا ماشین. ما سعی میکنیم تو اینا صرف جویی کنیم مثلا مبله رو ۲۰۰ کمتر بخریم یا... نکته اینه که این هزینه ها خیلی کم و به ندرت اتفاق میفتن ولی هزینه هایی هست که مداومه و اصلا بهش توجه نمیکنیم.مثلا هزینه غذا یا رفت و آمد. اینا کوچیکن و وقتی مثلا شما حقوقتو میگیری مثلا A تومن این هزینه درصدی ازشم نمیشه. و شروع میکنی خرج کردن. مثلا هر روز دربست بگیرم یا فلان غذا رو فلان جا بخورم یا بگیرم یا فلان چیزای بدرد نخور رو بخرم. بعد یه مدت مثلا ۲۰ رو تکرار این کارا بدون این که متوجه بشی میبینی مثلا تهه حساب 0.1A تومن مونده اون موقع یهویی این هزینه ها شروع میکنن بزرگ شدن.  خلاصه این که خرجای کوچیک الکی از خرجای بزرگ دردسرشون بیشتره تا ازدواج نکردی هم این چیزا به چشم نمیاد بعد اون خرج الکیا یهو ده ها برابر میشه!! اون موقع میفهمی!! لیسانس 4 ساله...
ما را در سایت لیسانس 4 ساله دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : cmostfet1 بازدید : 188 تاريخ : شنبه 23 دی 1396 ساعت: 18:39

سلام دوستانم چند وقتی بود میخواستم راجع به این موضوع بنویسم ولی میخواستم همه چی مشخص تر بشه. حالا که مشخص نمیشه مینویسم. به شکلای مختلف شاید تو مکالمات روزانه ام اینا رو بهتون گفته باشم به هر حال.. حقیقت امر اینه که من برای شهریور امسال برای یکی از دانشگاه ها کانادا درخواست پذیرش داده بودم و پذیرفته نشدم.  ایمیل پذیرفته نشدنم وسط این پست اومد: لینک پسته بعد مدتی یه اتفاقاتی افتاد که با یک استاد دیگه از همون دانشگاهه مصاحبه کردم و برای زمستون امسال (3ی ژانویه ی 2018) ((چند روز پیش)) پذیرش گرفتم که RA (دستیار پژوهشی، استخدام استاد میشه و استاد حقوق بهش میده.) ایشون بشم.  82 روز پیش درخواست ویزا دادم، 22 اکتبر 2017. که اون داستان ترکیه رفتنه 2 روز بعدش بود. که این پسته میشه البته قبل و بعدشم راجع بهش نوشته بودم ولی روز انگشت نگاری توی VAC کانادا در استانبول اون پست هست. (وک یه جاییه که کسایی که برای ویزا درخواست میدن اگه از کشورای خاصی باشن باید برن انگشت نگاری کنند. برای کانادا اینجوریه. با مصاحبه فرق داره. اگه تو کشورشون نباشه باید یه جای نزدیک برن ...) خلاصه 82 روز هست که در مکان جغرافیایی من در ژانویه ی 2018 عدم قطعیتی به اندازه ی فکر کنم 10.000 کیلومتر وجود داره.  دقیقا بعد سپتامبر امسال سفارت کانادا تصمیم گرفته همه رو یکمی بیشتر چک کنه به لحاظ امنیتی و زمان گرفتن ویزا های لیسانس 4 ساله...
ما را در سایت لیسانس 4 ساله دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : cmostfet1 بازدید : 174 تاريخ : شنبه 23 دی 1396 ساعت: 18:39

سلام وبلاگ نیکولا چی شد تعطیل شد ؟! ......... دقت کردید چقد جالبه مسئولین بعضیاشون طلبکارن؟ انگار کس دیگه ای در مقام مسئولیت هستش و اینا ازش مطالبه دارن. حتی بالاترین مقام های کشور هم بعضی وقتا ازین جوکا میگن. ........... بیخیال اینا. چند روز پیش یکی از بچه های مکانیک یه مکانیزمی بسته بود که یه جاییش یه لودسل داشت. من مداری که قبلا زده بودمو تست کرده بودم رو وصل کردم دیدم که عدد خروجی اصلا ثابت نیست و یدونه یدونه هر چند ثانیه زیاد میشه.  حالا با کلی تست مشخص شد که تکیه گاه لودسل چون پلکسی بوده وارتجاعی اینجوری میشده. فکر نکنید پلکسی چرت بودا یک سانت ضخامتش بود. خلاصهباکلی پیچ و محکم کردن مکانیزم و پیچ کردن پلکسیا به هم و محکم کردن تکیه گاه خروجی پرفکت شد. ........... لیسانس 4 ساله...
ما را در سایت لیسانس 4 ساله دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : cmostfet1 بازدید : 185 تاريخ : يکشنبه 17 دی 1396 ساعت: 11:54

سلام داشتم توی 9گگ میچرخیدم که دیدم یکی نوشته این فیلم خوبیه. دانلودش کردم هفته ی پیش ولی حس و فرصتش پیش نیومد که ببینمش امشب دیدم و در توصیفش واقعا موندم. موقعی که داشتم دنبال عکس میگشتم برای پست دیدم که همون طور که میبینید نوشته Weird & Funny فکر کنم دقیقا بهترین توصیف همین باشه. من به جز این فقط توی یک فیلم دیگه داشتم بالا میوردم پس به لحاظ تاثیر گذاری خیلی خوبه. انتظار داستان و پایان معنی داری هم نداشته باشید خیلی. مثل بقیه فیلمایی که رایان رینولد بازی کرده.  بشدت حال بهم زنه ولی دیدنش میارزه لیسانس 4 ساله...
ما را در سایت لیسانس 4 ساله دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : cmostfet1 بازدید : 184 تاريخ : يکشنبه 17 دی 1396 ساعت: 11:54

سلام

شماره فکس دوستتاتون رو بگیرید کم کم نیاز میشه. داشتم با حسن حرف میزدم یهو وی پی ان قطع شد و هر چی وی پی ان دیگه دانلود کردمم کار نکرد.


....

حسن اگه اینجا رو میخونی بگم که تو ظرفیت برابر وقتی پکیج خازنه بزرگتر میشه ESL و ESR اش بیشتر میشه و تقطه رزونانسش به DC نزدیک میشه. پس پکیج کوچیک همیشه بهتره و اونی که اونجاس احتمالا ظرفیتش خیلی زیاده یا ازوناییه که یه بار برات فرستادم تو یه کاناله وارد کرده بود تو هیستوری تلگرامتو بگرد و یا همون ترمینیشنه سافت هه است

لیسانس 4 ساله...
ما را در سایت لیسانس 4 ساله دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : cmostfet1 بازدید : 167 تاريخ : يکشنبه 17 دی 1396 ساعت: 11:54

سلامیه دیالوگ تو انیمیشن رییس مزرعه بود که میگفت بابای اتیس بهش میگفت که یه مرد قوی از خودش محافظت میکنه یه مرد قوی تر از دیگرون. خیلی شعارگونه بنظر میرسید اون موقع ها ولی الان که بعضیا رو میبینم که خودشون رو وقف میکنن کار یه سری دیگه راه بیفته یا یه عده نون بخورن یا ...٬ با مال و وقت و سلامتشون٬ و حضورشونو حس میکنم میبینم که بودن یه مرد قوی تر چقدرر میتونه کمک کنه به آدمای دیگه شاید در نهایت بهره ای برای خودشونم داشته باشه شاید بهره اش هم زیاد باشه ولی باید حساب کنیم که میتونستن اون کارو نکنن ولی اون موقع اون آدمای عادی بیشتر ضرر میکردن. لیسانس 4 ساله...
ما را در سایت لیسانس 4 ساله دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : cmostfet1 بازدید : 181 تاريخ : يکشنبه 17 دی 1396 ساعت: 11:54

سلام  کلا خوابای چرند دیدن تو یکی دو هفته اخیر برام کاملا طبیعی شده دیشبم به لطف غذایی که به عنوان شام خوردم خیلی خواب دیدم خیلی. پنیر پیتزا در حد LSD توهم زاست واقعا چند تاشو یادمه ۰. یادم نمیاد قبل قضیه رو ۱. یه مامور پلیس بود که نمیدونم چرا تو یه زندان طوری داشت مجازات میشد و خیلی بهش توهین میشد. قیافش شبیه مرلین تو کینگزمن بود. یه با که یکی از مامورای زندان که دوتا سرباز طور داشت با خودش میاد و خیلی توهین میکنه اعصابش خورد میشه و اون دوتا سرباز رو میزنه و از در زندان فرر میکنه بیرون. راستش زندان نبود یه جایی بی در و پیکر تر بود مثل همینجاهایی که سربازا توش خدمت میکنن اسمشو یادم نمیاد.  ۲. این شخص میره بیرون از در و در حالی که سربازا تلو تلو دنبالش بودن میره اون سمت بلواره و یه وانت رو که یه جوونی توشه که این بنده خدا یکی از بچه های دانشگاهه ما بود رو داد میزنه و وانت ۱۰۰ متر جلو تر وای میسته براش  ۳. نفری که دوتا سرباز داشت ساموال ال. (اف) جکسون بود. ۴. اون آقای وانتی سربازت رو میبینه ولی نمیدونم چی‌میشه میگه اگه تو به اینا نگی منم کمکت میکنم اونم میگه باشه (انگار یه چیزی بینشون بوده) ۵. جاده خاکیه و به یه دوراهی میرسن هوا هم گرگ و میش طور و مسیر اصلی از دوراهیه رو نمیرن و توی خاک پشت سرشون فکر میکنن که مسیر اصلی رو رفتن و گمشون میکنن ۶. تو راه یه جایی نگه میداره وانتیه که این لیسانس 4 ساله...
ما را در سایت لیسانس 4 ساله دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : cmostfet1 بازدید : 182 تاريخ : يکشنبه 17 دی 1396 ساعت: 11:54

سلام اول بخاطر نوشتن خواب دیشبم عذر میخوام الان خوندمش دیدم چقدررر چرند بود. صبح ساعت ۴.۰۰ واقعا یکم بنظرم معنی میداد ولی الان واقعا بی معنی بود چون اون موقع صحنه ها تو ذهنم بود و به کلمه تبدیلش میکردم... خلاصه... ......... امروز داشتم میرفتم پژوهشگاه که یه چیزی بردارم برم پیش حسن سر ۱۶ آذر یکی‌ جلومو گرفت گفت میتونی کمکم کنی؟  گفت بفرمایید چجوری؟ - یکم پول میخوام دارو بخرم + خب بریم داروخونه بخریم حساب میکنم - نه بیمارستانه + خب بریم بیمارستان میخریم - بیمارستان سامانه خیلی دوره برای ۲۷۶۰۰ بیای تا اونجا + نه اصلا مسیرم اونوریه بریم - نه من خجالت میکشم شما برای انقدر پول بیای + امروز جمعست منم بیکارم بریم - نه دوماد و پسرم اونجان آبروم میره + خب من تا اونجا میام از حسابداری گزارشش رو میگیرم بعد کارتو میدم هرچقدر خواستی بکش - نه شما تا اونجا بیای؟ اصلا شما برای ۲۷۶۰۰ به من اعتماد نداری ؟ چشم ها اشک میشود + من که گفتم جمعس بیکارم مسیرمم اونوریه بیا سوار شیم بریم - چرا اعتماد نداری  + داستان این که یه بار یکی بهم گفت کرایه شهریار رو نداره بره. در پاقع سر انقلاب بودم از عابر ۳۰ تومن گرفتم فکر کنم مثلا خیلی کم تومنم تو حسابم مونده بود بعد یه آقاییاومد گفت کرایه شهریارو نداره منم فکر کنم ۱۰ ۱۵ بهش دادم. جوونیام چقد ساده بودم. پولو گرفت رفت اونور به سمت شرق سوار ماشین شد. (شهریار غربه :/) لیسانس 4 ساله...
ما را در سایت لیسانس 4 ساله دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : cmostfet1 بازدید : 159 تاريخ : يکشنبه 17 دی 1396 ساعت: 11:54

سلام چند سال پیش که تو انجمن های اینترنتی فعال تر بودم یادمه یکی یه پستی نوشته بود که چجوری سوال بپرسید. راستش تا چند ماه فکر میکردم سوال پرسیدن که چیز خاصی نداره و عجب آدم بیکاریه یا مغروریه که یه همچین چیزی نوشته بقیه رو گربه فرض کرده. در نهایت بعد ماه ها خوندمش و دیدم خیلی هم بیراه ننوشته. چون فضای انجمن های اینترنتی پر است از سوالای جواب داده نشده چون معمولا بلد نیستن چجوری سوال بپرسن. دوس داشتم اون پسته رو پیدامیکردم ولی نشد. دلیلشم اینه که کسی که سوال میپرسه سوالش اشتباهه یعنی چی؟  یعنی سوال رو کلی میپرسه و کسی حال جواب دادن بهش رو نداره. مثلا مشکلش فکر کن اینه(البته من بیشتر تو انجمنای برقی بودم ولی برای این که جنرال تر کنم قضیه رو) که چمدونم دنده ماشینش جا نمیره میاد میپرسه کسی تا حالا پراید رونده و مسلطه!؟ من یه مشکلی دارم. که یه نفر پیدا بشه بگه آره و این ازش بپرسه  چند دلیلهست که کسی جواب بهش نمیده ۱. کسی که خیلی مسلطم باشه وقتی همچین چیزی ببینه میبینه که مشکلات خیلی مختلفی ممکنه باشه که یا بلده یا بلد نیست و اگه جواب بده که من بلدم و طرف سوالشو بپرسه٬ ممکنه اون زمینه خاص رو ندونه. ۲. آقای پاسخگو باید دوبرابر وقت بزاره. یعنی علاوه بر جواب دادن باید سوال پرسنده رو هم بفهمه چیه!! ۳. معمولا سوالای این تیپی که پرسنده سوال غلط میپرسه آتیششون مشخصا از یه جای خاصی بلند میشه اون لیسانس 4 ساله...
ما را در سایت لیسانس 4 ساله دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : cmostfet1 بازدید : 181 تاريخ : شنبه 9 دی 1396 ساعت: 20:51

سلام

بعد خوندن قلعه حیوانات حس خوبی نداشتم حس کردم داستانش یه جوریه

به آقا حامد گفتم که داستانش یکم اغراق آمیز بود مگه میشه مردم انقدر بی تفاوت باشن و یه مثالی زد که مثلا میشه باشن. خیلی قانع نشدم.

این داستان اخیر بودجه ها رو آدم وقتی دیدم فهمیدم نه تنها اغراق نکرده بود بلکه الان من جزیی از همون مردمی هستم که انقدر بی تفاوتیم... 

کاشکی میدونستم تو کتاب تاریخ مارو چجوری توصیف میکنن

لیسانس 4 ساله...
ما را در سایت لیسانس 4 ساله دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : cmostfet1 بازدید : 162 تاريخ : شنبه 9 دی 1396 ساعت: 20:51

سلام

یه بسته قرص جوشان پیدا کردم تو یخچال واقعا نمیدونم برای چند سال پیش بوده ولی یه چند تاشو خوردم و زنده ام. مزه ی سرماخوردگی های دوران کودکیو میده :)

لیسانس 4 ساله...
ما را در سایت لیسانس 4 ساله دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : cmostfet1 بازدید : 163 تاريخ : شنبه 9 دی 1396 ساعت: 20:51

سلام

نمیدونم

آهنگای بیکلام برای این برام خیلی تکراری نمیشن چون حرف زیادی توشون ندارن؟ یا این که خیلی حرف توشونه! 

چون آهنگ باکلام سر و تهش فوقش با دوتا استعاره و ایهام ۳ ۴ تا حداکثر معنی میگیره اونم تو حالت خوبش

ولی بی کلام :( خودشه و خودتی و خودش! 

لیسانس 4 ساله...
ما را در سایت لیسانس 4 ساله دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : cmostfet1 بازدید : 186 تاريخ : شنبه 9 دی 1396 ساعت: 20:51

سلام

سوال من اینه که آیا این اشخاصی که تو ادارات دولتی کار میکنن میدونن 

۱. اگه کارمون بهشون گیر نبود

۲. حمل یه کلت با صدا خفه کن و چند تا تیر ناقابل آزاد بود

۳. کشتن خیلی جرم بزرگی نبود

....

.......

شایدم میدونن برای همین انقدر گرفتار کاغذ بازیمون میکنن!


لیسانس 4 ساله...
ما را در سایت لیسانس 4 ساله دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : cmostfet1 بازدید : 149 تاريخ : شنبه 9 دی 1396 ساعت: 20:51

سلام

شونصد کیلو دستگاهو از چالوس برای تعمیر فرستادن امروز 

چرا؟ چون خروجی نمیداد

چرا؟ چون وقتی نصب کننده سر سیم زده بود خوب فشار نداده بود و در تصویر میبینید ! همین!!

لیسانس 4 ساله...
ما را در سایت لیسانس 4 ساله دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : cmostfet1 بازدید : 181 تاريخ : شنبه 9 دی 1396 ساعت: 20:51

سلام  از چالوس براتون مینویسم دیشب ۱۲ تو پژوهشگاه خوابیدم و ۴ قرار بود بیان دنبالم دستگاهو ببریم برای نصب گفتم ۳.۳۰ بیدار بشم قطعا حسرت خواب میخورم برای همین یه آلارمم ۲.۳۰ گزاشتم که بیدار شم خوشحال شم و بخوابم یه ساعت دیگه. خلاصه ۳.۳۰ هم به زور بیدار شدم و شب هم پنجره رو باز گزاشته بودم که گرم و جذاب نباشه خواب. خیلی سخت بود جمع کردم بساطو و رفتیم شهریار یکی دیگه رو برداشتیم و رفتیم مسیر چالوس همون اول راه یه ماشینو دیدیم که سپرش یه ورش تو کوه بود یه ورشم قر شده بود. جلو تر یه ماشین دیگه هم پیچیده بود و سپرش ... ماشین رو بردن نزدیک ماشین اولیه و توش چند تا خانوم بودن و تو شوک بودن این دو نفری که اومده بودن دنبالم پیاده شدن رفتن مثلث راهنما و ... رو گزاشتن کسی بهشون نزنه بعدش راه افتادیم و کمربند رو سفت بستم! به ضرب و زور خوابیدم تا ساعت ۹ که رسیدیم نزدیک جایی که سیستم تصفیه بایدنصب میشد. یه املت و چای زدیم و رفتیم. اونجا متوجه شدم که بله. کشتار گاه گاوه اینجا. فاضلابشونم خون آبه :(( اه چند بار از بوی تعفنش داشتم بالا میوردم ولی خوشبختانه یه چفیه اورده بودم و یکم عطر زدم بهش و بستم به صورتم و خوب شد.  دستگاهو تست و نصب و راه اندازی کردیم و این عکسه هم نتیجه کارش البته دستگاهه ما منبع تغذیه ی سیستم تصفیه بود. کار خاصی تو تصفیه اش انجام ندادیم. اون دوستان دیگه سیستم رو برپا کرده بو لیسانس 4 ساله...
ما را در سایت لیسانس 4 ساله دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : cmostfet1 بازدید : 152 تاريخ : شنبه 9 دی 1396 ساعت: 20:51